در هنر و معماري ايراني و به ويژه معماري مساجد با دو پديده شكل و محتوايا عينيت و ذهنيت - و در يك كلام قالب و روح مواجهيم.
هنر معماري داراي سه جنبه است يكي جايگاه اثر در شهر يا معماري شهري ، طراحي خود بنا يا حجم اثر، و در نهايت هنر هاي وابسته به معماري كه شامل مواردي چون نور ورنگ و نقش است، مي گردد كه اين اخير با آنكه نقشي محوري در آنچه كه معماري ايراني نا ميد ه مي شود دارد، اما در دوره هاي پسين ، اين شيوه يا مهجور گشته يا نقشي حاشيه يي يافته است. حال آنكه چنين ظرفيتي را دارد كه فضا سازي كند و بدون اينكه تركيب احجام نامتجانس ضرورت يابد، فضاهاي دلخواه را ايجاد نمايد.
انسان- و به تبع او اثر هنري- موجوديت نمي يابد، مگر آنكه قالب و روحي داشته باشد. قالب و روح دو وجه متفك يا همراه و تركيبي نيستند، بلكه وجوهي محشور و عجيبند كه هيچ كدام بدون ديگري موجوديت و معنا نمي يابد. نه هر قالبي محمل هر روحي است و نه روحي تاب نشستن بر هر قالبي را دارد. اين دو تنها با يكديگر موجوديت مي يابد و رشد مي كنند و مرتبت وجود مي يابند.
درهنر معماري، اثر و روح حاكم بر جابجايي آن از يكديگر منفك نيستندو نمي توانند كه باشند. نمي توان فضايي را تخيل نمود، بدون آنكه صورت و شمايلي برايش قائل گشت و به همين عنوان نمي توان صورت و شمايلي تصور نمود و مصالح آن را در نظر نداشت- روح فراخ در همنشين با قالب تنگ همچون انيسش خرد و تحقير مي گردد يا قالب شكسته بر مي دارد. قالب فراخ نيز ذليل روح خرد شده، ويرانه مي شود. اين دو تنها بار شد متناسب و همپاي يكديگر، كارا و زيبنده مي گردند. درفضا سازي ايراني علاوه بر تركيب يا انتزاع حجمي، از نقوش و رنگ و نور پردازي هم، به منظور القاي انتزاع يا تركيب فضايي استفاده شايان و قابل توجهي مي شود به اين معنا كه در يك معنا كه در يك فضاي راسته، شكست نور يا تفرق نقوش، قطعه اي را مجرء يا گسسته مي نماياند و بالعكس بدين لحاظ شناخت نقوش و در رأس آن گره بنايي، در فضا سازي ايراني نقشي مؤثر و ناگزير دارد.
موضوع قالب و روح در بيان هنري و فضا سازي معماري، نه ماجراي راكب و مركب كه بحث وجود و موجوديت است. تذهيب كاران در طراحي، اشكالي را مي آفرينند كه « مداخل» نام دارد و آن صورت اشكالي است كه « روالت» به هنگام نقشپردازي خود بخود « بوم آلت» را نيز مد نظر دارد. و هيچ يك از آلتهاي « رو» و « بوم» بدون ديگري موجوديت نمي يابند. اما هر مداخلي مناسب هر زمينه اي نيست. به اين معنا كه تيزي و پخي يا راستگي و تقوس نقش مداخل را، نه اراده نتشبند كه منظور نظر او، يعني مكانت و فضا سازي نقش است كه تعيين مي كند. هرچند كه رنگ و نور نيز در اين نقوش تأثير ناگزير و بسزا دارند، مداخل نهايتاً در پيچيده ترين و رفيع ترين مرتبت خود به گره بنايي مبدل مي شود. گره درمسير تحول خود از مداخل تا گره و از گره تا « گره در گره » و حتي « شاه گره » تا آنجا پيش مي رود كه به شطرنج معماران معروف مي گرد. اما در اين عرصه همچنان انعطاف و قالب خود را به صور وطرق مختلف حفظ مي نمايد و به گره كند وتند و شل و در مواضعي دستگردان مبدل مي شود كه به انضمام رنگ، قوالبي هم شأن و محشور با روح حاكم بر فضا سازي است.
معرفت حاكم بر هر اثر معماري يا شهري، نقشي بنيادين درتحول شخصيت و ادراك حيثيت آن اثر در طول زمان و همچنين در احساس مخاطبان ايفا مي نمايد. نقوش در فضا سازي نقشي تعيين كننده دارند. فضا سازي مناسب، با مجموعه تمهيدات مندرج در آن رمز ماندگاري و موجب جاودانگي اين آثار در طول حيات بشري گرديده است.
مبلغ قابل پرداخت 18,900 تومان
اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.
ایجاد وب سایت یا